نفرین شده

نفرین شده از عشق

نفرین شده

نفرین شده از عشق

نفرین شده

قــافیــــه به قــافــــیه باخــــــــــــــــــــــــتم
بــــرگ به بــــرگ
واژه بــــــــه واژه
و اینک تنها داشته من حس تلخ نداشته هایی است
که شعر نمی شود ، اما آوار می شود
چقدر خوب است که دلتنگم
چقدر خوب است که چیزی ندارم تا از دست بدهم
چقدر خوب است که بغض دارم
من نه *شاعرم* و نه هوس دارم به شروع دردهای دوباره اما...
بد باختم ، بد...
من به حس جنونی باختم که باورم بود ...
زیر هم نوشتن این واژه ها دلیل بر *شعر* نیست
دلیلش واژه هایی است که به هم ربط ندارند ، اما
هر کدام از یک درد حرف میزنند ...
" من به زیادی عشق باختم "

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

»----اَمــون بِـــده--->

نفرین شده

ســـیــگــــاٰراٰم یِــــہْ بَـــــســـتِـــہ تـیغ تُـوریــہ اَمْ شِـکُونـدْ💉🚬

کِــہ باٰهَـرنَــفَــسَــمْ کُــلِ ســیـــنــَـم مـےْ سُـوخـتْ🔥💔

کانال تلگرام ما

داغـــونَم؛

داغونم

تاوان سنگینی دادم

تا فهمیدم اونیڪہ تو

"خیابون" میزنه زیر گریہ

خیلے داغون‌تــر از اونــیہ‌ڪـہ

تـو "قبــرستون" گریــــہ میڪنــہ