نفرین شده

نفرین شده از عشق

نفرین شده

نفرین شده از عشق

نفرین شده

قــافیــــه به قــافــــیه باخــــــــــــــــــــــــتم
بــــرگ به بــــرگ
واژه بــــــــه واژه
و اینک تنها داشته من حس تلخ نداشته هایی است
که شعر نمی شود ، اما آوار می شود
چقدر خوب است که دلتنگم
چقدر خوب است که چیزی ندارم تا از دست بدهم
چقدر خوب است که بغض دارم
من نه *شاعرم* و نه هوس دارم به شروع دردهای دوباره اما...
بد باختم ، بد...
من به حس جنونی باختم که باورم بود ...
زیر هم نوشتن این واژه ها دلیل بر *شعر* نیست
دلیلش واژه هایی است که به هم ربط ندارند ، اما
هر کدام از یک درد حرف میزنند ...
" من به زیادی عشق باختم "

هــــнεــــہツ

نفرین شده


☜✖هَــــر کــے از چِـــشـمـــمـــون اُفــتـاد⇩

بـــعــدِش روے ســـَـرِمـون جــا داره .⇧ ☜✖الـــَــبـــتـہ بـہ عـــّـزت شـرَفــــِــ: ↞لٰااِلهّ اِلٰاالله↠
هــــнεــــہツ


  • Mohammad sh

نظرات  (۵)

  • مهلا اقاکاظم
  • هه!باحال بود!
    منکه سرسره گذاشتم

     از روچشام تا کف زمین خیلی خوشگل وزود میرن پایین!همه!!!! •_•
    لایــــــــــــــک
    مخاطب لاشی....


    راستش اصن مخاطب منم نی...

    یکی از آشغالای فامیله ک پشت سرم زر زر اضافی کرده بود...منم آسفالتش کردم.
     آپــــــــــــــــــــــــــــــــم بدو بیا...
    عالی
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی