نفرین شده

نفرین شده از عشق

نفرین شده

نفرین شده از عشق

نفرین شده

قــافیــــه به قــافــــیه باخــــــــــــــــــــــــتم
بــــرگ به بــــرگ
واژه بــــــــه واژه
و اینک تنها داشته من حس تلخ نداشته هایی است
که شعر نمی شود ، اما آوار می شود
چقدر خوب است که دلتنگم
چقدر خوب است که چیزی ندارم تا از دست بدهم
چقدر خوب است که بغض دارم
من نه *شاعرم* و نه هوس دارم به شروع دردهای دوباره اما...
بد باختم ، بد...
من به حس جنونی باختم که باورم بود ...
زیر هم نوشتن این واژه ها دلیل بر *شعر* نیست
دلیلش واژه هایی است که به هم ربط ندارند ، اما
هر کدام از یک درد حرف میزنند ...
" من به زیادی عشق باختم "

سَربـــآز

سرباز

متاسفانه چندروز پیش صبح دو اتوبوس که حامل سربازان آموزشی پادگان 05کرمان برای مرخصی پایان دوره بودن تو دره سقوط میکنن و 19سرباز شهید و نزدیک 50سرباز هم مجروح شدن 😔😔


یه سرباز که دو سال در انتظاره

یه سرباز جز خدا کسی نداره

نمی خواست توی تنهایی بمیره

آرزوش و ته دره ببینه

یه سرباز که همیشه بی قراره

به یکی قول داده واسش چشم انتظاره

می خواست از خاطراتش سلفی بگیره

آخر هفته مرخصی بگیره

نگران واسه ی لحظه ی آخر

نگران واسه قلب ضعیف مادر

نگران واسه ی صبح فردا

نگران واسه ی زحمت بابا

نگران وسه ی دوست و رفیقش

واسه ی نامه ای که نوشت و موند توی جیبش نگران

روحـــــــــــــــــــــــشآن شـــــــــــــآد

  • Mohammad sh

نظرات  (۲)

روحشان شاد :(
خدا به خانواده هاشون صبر بده:(
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی